افشین در سرزمین گلها
Afshin au pays des Gaulois
۱۳۸۵ بهمن ۸, یکشنبه
مهندس
تابلو ورودی اصلی دانشگاه - چیه خب! امکانات نداشتن عمودی نصبش کردن
نمای اصلی دانشکده ما
یکی از کلاس های سخت افزار
هال اصلی دانشکده
چارت چگونگی رسیدن به دکترا
.
سلام
.
توی دبیرستان به ما میگفتن «مهندس» یعنی «هندسه دان». نمیدونم این تعریف رو از کجا آوردن ولی این هفته یه آقایی اومده بود دانشکده ما که یه چیزای دیگه ای میگفت
.
الان یاد یکی از دوستای دبیرستانم افتادم که خیلی به هندسه علاقه داشت و میگفت به همین دلیل میخواد مهندس بشه (به همون دلیل بالا) ولی بعدش سال بعد به دلیل فشار خانواده رفت رشته تجربی، سال بعدم که من از «رازی» رفتم و دیگه ازش خبر نداشتم غیر از اینکه رفته دنبال بدن سازی
.
این هفته یه آقای مهندس از سومین شرکت بزرگ تلفن همراه فرانسه اومده بود دانشکده ما برای جذب نیرو (دانشکده معتبر اینطوریه دیگه). حالا به بقیه حرفاش کاری ندارم ولی اول حرفاش یه تاریخچه ای از عنوان مهندس گفت که شنیدنش ضرر نداره
.
انقدری که فهمیدم و یادم مونده در قرن 15 مهندس به کسی میگفتن که تجهیزات سنگین نظامی میساخت. میدونین که یکی از عناوین داوینچی مهندس هست چون تعدادی ماشین نظامی مثلا یک چیزی شبیه تانک و یک جور برج نظامی (نپرسین چه برجی که نمیدونم) طراحی کرده بود
.
اینو که گفت یاد آقای ب افتادم (نتونستم به صفحه آرشیوش برم درنتیجه به صفحه اصلی لینک دادم) که میخواست قویترین تانک دنیا رو بسازه ولی آخرش کارش خونه سازی برای مردم شد
.
طی قرون بعد کم کم تعریف مهندس توسعه پیدا میکنه تا اینکه در قرن نوزدهم سه نوع مهندس رسمی وجود داشتن، یکی مهندس های ارتش که همچنان تجهیزات نظامی تولید میکردن، دوم مهندسینی که برای نیروی دریایی تجهیزات نظامی میساختن و سوم مهندسینی که جاده و راه کالسکه رو (شوسه) میساختن
.
بعد یه تعریف از یه کتاب قرن نوزدهمی خوند که یه خورده عجیب هست ولی به هرحال شنیدنش جالب هست: مهندس دانشمند نیست، بلکه بیشتر از دانشمند هست، مهندس صنعتگر نیست بلکه بیشتر از صنعتگر هست، دانشمند ماشینی میسازه که روی کاغذ کار میکنه و صنعتگر ماشینی خواهد ساخت که در واقعیت کار نمیکنه ولی مهندس کسی هست که ماشینی میسازه که در واقعیت کار میکنه (من فقط ترجمه کردم به خدا)پ
.
بعدش گفت حرفه مهندسی که کارش رو با ساختن ماشین بافت شروع کرده بود درنهایت به ساخت بمب اتم ختم شد
.
آخرش هم تعریف رسمی فعلی در فرانسه که توسط «کمیسیون تیتر مهندسی» منتشر شده رو خوند که یه همچین چیزی بود: «اساس حرفه مهندس تشکیل شده از ارائه راه حل و حل مشکلات بوسیله طراحی، اجرا و به روز رسانی محصولات سیستم و خدمات. بدین ترتیب مهدنس باید د ارای مجموعه ای از مهارت های فنی، اقتصادی، اجتماعی و انسانی بر شالودهای مهم از فرهنگ علمی باشد »پ
.
به عنوان آخرین نکته هم بگم که در فرانسه برای گرفتن عنوان مهندس داشتن لیسانس کافی نیست، بلکه باید فوق لیسانس داشت. اینو میتونین روی اون چارتی که بالای پست هست ببینین. به کسی که لیسانس داره میگن لیسانسیه، و لیسانس هم معنی مجوز، اجازه، امتیاز، پروانه کار و ... میده
.
زیاده عرضی نیست
رن- 28 ژانویه 2007
۱۳۸۵ بهمن ۴, چهارشنبه
Abbé Pierre

سلام

دیروز صبح «هنری آنتوان گروئه» معروف به «ابه پیر» در سن 94 سالگی بعد از یک هفته بستری بودن در بیمارستانی در پاریس درگذشت، «ابه» معنی کشیش و راهب میده (هنوز نمیدونم دقیقا کدومشون)، و «پیر» هم که یه اسم متداول فرانسوی هست و این اسم مستعار از زمان جنگ جهانی براش باقی مونده بود
.
این آقا که یکی از محبوبترین شخصیت های فرانسوی قرن هست و واقعا کشیش بوده، در زمان جنگ دوم جان هزاران نفر رو با فراری دادنشون به سوئیس و جاهای دیگه از دست نازی ها نجات داد. ابه پیر از اسامی مستعاری بود که در زمان جنگ استفاده میکرد و بعد از جنگ هم به همین اسم شناخته شد. همونطور که گفتم پیر یه اسم متداول فرانسوی هست ولی در عین حال معنی «سنگ» هم میده، نمیدونم واقعا اینطوری هست یا نه ولی شاید توی زبانشون یه معنی کنائی داشته باشه به معنای مثل سنگ بودن، شاید ابه پیر رو اگه بخوایم توی فرهنگ خودمون مشابه سازی کنیم یه چیزی مثل «طلبه خاکی» معنی بده
.
به هرحال این برداشت من درست باشه یا نه بعد از جنگ نماینده مجلس میشه و باعث میشه که قانونی تصویب بشه که نتیجه اش ساخته شدن هزاران خانه برای بی خانمانها باشه. بعد از اون در سال 1949 بنیادی تاسیس میکنه که هدفش تامین مسکن برای مردم بی خانمان هست، این موسسه سرمایه خاصی نداشته و کارش رو با تهیه برنامه رادیوئی و جمع کردن اعانه شروع کرده. الان این موسسه بین المللی 327 عضو در 37 کشور از 4 قاره جهان داره و شعارش «مبارزه بر علیه فقر و عوامل فقر هست». همچنین با 422 موسسه مشابه در 49 کشور همکاری داره. جالبه! در کل خاورمیانه فقط یک موسسه لبنانی عضو این گروه هست
.
یکی از کارهای دیگه ای که این آقا کرده اینه که یه برنامه از روی جشن نیکوکاری ما کپی کرده و هر سال از مردم پول میگرفته، البته یه پنجاه سالی میشه! رقمش رو درست مطمئن نیستم، تاکید میکنم مطمئن نیستم فردا نیاین بگین از خودش عدد دروکرده! اگه درست یادم باشه امسال توی این مراسم بیشتر از 100 میلیون یورو کمک جمع کردن
!
از کارهای دیگه اش کمک به افرادی بوده که غیر قانونی در فرانسه زندگی میکنن و دولت در صدد اخراجشون بوده و هست
.
ایشون بارها توی نظرخواهی ها به عنوان محبوبترین فرانسوی سال انتخاب شده، از جمله در سال 2003 باعث دوم شدن زیدان شد. سه بار نشان لژیون دونور گرفته که آخریش «فرمانده بزرگ لژیون دونور» بوده که فکر میکنم بالاترین نشان دولتی فرانسه هست
.
خلاصه ظاهرا آدم خوبی بوده و هزاران نفر توی فرانسه زندگیشون رو مدیون ابه پیر و خودشون رو فرزنداش میدونن
.
من قبلا فقط یکی دوبار اسمش رو توی کلاسام در رابطه با همون برنامه جشن نیکوکاری شنیده بودم و تمام اطلاعاتی که نوشتم یه خلاصه ای هست ازچیزایی که توی 24 ساعت گذشته توی تلوزیون و روزنامه ها و سایتها پیدا کردم
.
خدایش بیامرزد
.
افشین
رن - 24 ژانویه 2007
.
پ.ن: الان داشتم یکی از سایتهای خبری رو میدیدم، توش یه نظرخواهی گذاشته بود که آیا برای فوت ابه پیر باید عزای عمومی اعلام بشه یا نه؟ و چیزی حدود 90 درصد رای موافق داده بودن. 90 درصد رای برای عزای عمومی توی کشوری که صبح و شامشون با رقص و آواز عجین هست چیز کمی نیست
!


۱۳۸۵ دی ۲۸, پنجشنبه
Apocalypto
سلام
اولا بازگشت خودم رو به سرزمین کفر و الحاد -سرزمین گلها- تبریک میگم، اینجا هرچی گیر نیاد -اگرچه تقریبا همه چی گیر میاد- اعصاب راحت فراوونه
.
دوما اگه این پستو الان ننویسم دیگه فکر نکنم بعدا بنویسم، درنتیجه چیزایی که قبلا میخواستم الان بنویسم رو بعدا مینویسم
.
و اما «آپوکالیپتو» که جدید ترین فیلم مل گیبسون هست و معنیش یه چیزی شبیه «آخرالزمان» میشه. پلاکارد فیلم رو وقتی وارد پاریس شدم دیدم و وقتی رسیدم خونه اولین کارم بعد از راه انداختن کامپیوتر رفتن سراغ تورنتز بود برای اینکه ببینم فیلم قابل دسترسی هست یا نه؟! فعلا به طور خلاصه بگم-البته تا اونجایی که فهمیدم- که تورنت یه فرمت اشتراک فایل هست که برای دانلود فیلم و کلا هر گونه اطلاعات با حجم بالا استفاده میشه، ولی اگه اینترنت سرعت بالا ندارین بهتره سراغش نرین. خلاصه در کمال ناباوری فیلم رو پیدا و دانلود کردم، چون فکر نمیکردم فیلمی که توی پاریس هنوز روی یرده هست با این سرعت و کیفیت بره روی سایت، ولی بعدا فهمیدم که بیشتر از یه ماه هست که فیلم توی آمریکا اکران شده
.
اینم سایت رسمی فیلم
.
خودم یه اخلاقی دارم که اگه بخوام فیلمی رو ببینم درموردش هیچ نقدی رو نمیخوانم و حتی سعی میکنم عکساشم نگاه نکنم چون میخوام بدون هرگونه پیشداوری فیلم رو ببینم. حالا بگم که میخوام تکه هایی از فیلم و آخرش رو تعریف کنم، درنتیجه اگه مثل من هستین میتونین ادامه مطلب رو نخونین، فقط نظرمو بگم که فیلم خوبی هست و اگه از صحنه های کشت و کشتار حالتون به هم نمیخوره فیلم ارزش دیدن داره
.
مل گیبسون یه مسیحی معتقد هست و علائمش رو میشه توی فیلمهاش دید. این فیلم هم رو میشه تماما با برداشت های مذهبی تفسیر کرد. ولی نگران نباشین فیلم موعظه نیست، یه داستان اکشن تمام عیار هست، البته در جنگل های آمریکای مرکزی در حدود 500 سال قبل
.
ولی خیلی راحت میشه داستان رو در هر جای دیگه و هر دوره دیگه ای هم تصور کرد. داستان نشون دهنده حکومتی -اینجا حکومت مایا- هست که به وسیله زور، پول، دانش، تبلیغات و عوام فریبی قدرت رو در دست داره و زیردستانش رو غارت و چپاول میکنه
.
طبیعتا نمیتونم تمام داستان رو تعریف کنم ولی چندتا صحنه رو که بیشتر تو ذهنم مونده رو نقل میکنم
.
قهرمان داستان «پنجه جگوار» پسر رئیس قبیله و مثل سایر مردهای قبیله شکارچی هست. داستان در عمق جنگل با صحنه تعقیب و گریز یک گراز بزرگ توسط گروه شکارچی شروع میشه و در نهایت گراز در تله میافته. بعد صحنه هایی شاد از زندگی شکارچی ها رو میبینیم، ولی این خوشی زیاد دوام نمیاره و قبیله ای دیگه رو میبینیم که خسته و زخمی قصد عبور از این جنگل رو دارن چون دهکده شون غارت شده و به دنبال «یک شروع جدید» هستند
.
شب افراد قبیله پنجه جگوار دور آتش جمع شده اند تا حکیم قبیله براشون داستان تعریف کنه، داستان اینطوریه
))
انسان تنها نشسته بود
و در غمی سنگین فرو رفته بود
حیوانات دروش جمع شدند و بهش گفتن
دلمون نمیخواد تو رو غمگین ببینیم
هرچی میخوای بگو تا بهت بدیم
مرد گفت: میخوام چشم هایی قوی داشته باشم
کرکس گفت: چشمهایی به قدرت من خواهی داشت
مرد گفت: میخوام قدرتمند باشم
جگوار گفت: قوی خواهی بود مثل من
مرد گفت: میخوام اسرار زمین رو بدونم
مار گفت: تمامش رو بهت یاد میدم
بعد مرد با حیوانات رفت
و وقتی تمام هدایایی که حیوانات بهش داده بودند رو گرفت ترکشون کرد
اونوقت جغد به سایر حیوانات گفت
حالا انسان خیلی میدونه و میتونه خیلی کارها بکنه
ولی من میترسم
گوزن گفت: انسان تمام احتیاجاتش رو داره
حالا غصه اش تموم میشه
ولی جغد گفت: نه
من حفره ای در انسان دیدم
عمیق مثل عطشی که هرگز براورده نمیشه
این چیزی هست که اون رو غمگین میکنه و چیزیه که مجبورش میکنه بیشتر بخواد
اون میره که جمع کنه و جمع کنه
تا روزی که دنیا بهش بگه
دیگه تموم شدم و دیگه چیزی برام نمونده که بهت بدم
((
.
صبح فردا دهکده پنجه جگوار غارت میشه. بچه ها و مرده ها رها میشن، کلبه ها به آتش کشیده میشن و بقیه به اسیری میرن، بعد از یک روز راهپیمایی اسرا به پایتخت مایاها میرسن. آثار تمدن رو به این ترتیب میبینیم، اول جنگل هایی که برای تهیه هیزم نابود شدند، بعد جنازه هایی که از بیماری عفونی مردن، بعد کارگاه های پخت گچ که برده ها برای معابد گچ تهیه میکنن، بعد بیغوله هایی که فقرا توشون زندگی میکنن، بعد بخش صنعتی و خدماتی شهر، بعد بازار و درنهایت معابد شهر، برج های شکوهمند حکومتی و معابد خورشید، جایی که اسرا برای خدای خورشید قربانی میشن و خونشون پله های معبد رو رنگین میکنه، همون جایی که پنجه جگوار در حضور شاه و ملکه متوجه میشه که گفته ملت «پرچم خورشید» در حال پوسیدن هستند، ولی نمیدونست که «اونها قوی هستند، اونها صاحب سرنوشت و ارباب زمان و نزدیکترین به خدایان هستند». حالا پنجه جگوار باید یه همین خاطر قربانی بشه
.
طبیعتا اون قربانی نمیشه وگرنه فیلم همینجا تموم میشه، پنجه جگوار بعد از کشتن پسر فرمانده بزرگ به سمت جنگل خودش فرار میکنه در حالی که فرمانده با افرادش در تعقیبش هستند، در نهایت بعد از کشته شدن یک به یک افراد، فرمانده بزرگ با همون تله ای سوراخ سوراخ میشه که خوک اول فیلم شکار شده بود
.
تعقیب روی ساحل تموم میشه، وقتی که سرخپوستها سربازها و کشیش های اسپانیایی رو میبینن که دارن از کشتی هاشون پیاده میشن. پنجه جگوار در جواب زنش که میپرسیه: باید به طرف اونا بریم؟ میگه: ما باید به جنگل بریم، برای «یک شروع تازه». و فیلم تموم میشه. شخصا خیلی به فیلم هایی که اینطوری تموم میشن علاقه دارم، که آخر داستان یه واقعه بزرگ تاریخی هست و همه میدونیم بعد از این واقعه چه اتفاقاتی میافته و چه فجایعی پیش میاد
.
آخرین نکته هم اینکه اسم شخصی به نام فرهاد صفی نیا که احتمالا ایرانی هست در کنار مل گیبسون به عنوان نویسنده فیلمنامه نوشته شده
.
امیدوارم که فیلم رو ببینین و ازش لذت ببرین، فیلم خوش ساختی هست و پر از ریزه کاری
عجالتا برای سرما نخوردن این ویدئو رو که امسال توی فرانسه گل کرده رو ببینین و به توصیه اش عمل کنین، یعنی کلاه کامواییتون رو سرتون بذارین


افشین
رن- 20 ژانویه 2007