افشین در سرزمین گلها
Afshin au pays des Gaulois
۱۳۸۴ دی ۳۰, جمعه
عید ما و عید اونها





همونطور که میدونین مراسم کریسمس و سال نو اینجا با ایران فرق داره ، اول درمورد اسمش بگم که «کریسمس» رو کشورهای انگلیسی زبان به کار میبرند، در کشورهای فرانسه زبان کلمه «نوئل» به کار میرود، در کشورهای آلمانی زبان یه لغت دیگه استفاده میشه که نتونستم تلفظش کنم! و تا اونجا که با ملیت های دیگه اروپائی ، مخصوصا اروپای شرقی، صحبت کردم در هر کشوری یه لغتی برای «تولد حضرت مسیح» به کار میره. اینم بگم که ظاهرا در آلمان نوئل خیلی جدی گرفته نمیشه، شاید علتش پروتستان بودن اکثریت آلمانهاست.

همین مساله درمورد بابا نوئل هم صادق هست ، یعنی انگلیسی زبانها میگن «سانتا کلاوس» و فرانسه زبانها میگن «پغ نوئل» یعنی بابا نوئل . بازم نمیتونم لغت آلمانی رو تلفظ کنم!

تفاوت عمده ای که هست در نوع تعطیلات هست ، یعنی غیر از مراکز آموزشی که حداقل دو هفته تعطیل هستند بقیه کشور کارشون رو ادامه میدن ، یعنی تعطیلی نوئل و تعطیلی سال نو هر کدوم فقط یه روز هستن. بین نوئل و اول ژانویه 5 روز فاصله هست و مراکز آموزشی معمولا یک هفته تا 10 روز قبل از نوئل تعطیل میشن، و معمولا روز 2 ژانویه دوباره کلاسها شروع میشن، این تعطیلات به بهضی دانشجوها کوفت میشه چون امتحاناشون همون 2 ژانویه شروع میشه!!! ولی دانشکده ما 15 دسامبر امتحاناش تموم شد و ترم جدید 9 ژانویه شروع شد.

از اوایل دسامبر کم کم سروکله درخت های کاج و تزئینات نوئل پیدا میشه و خیابانها چراغانی میشن و فروشگاهها یه تخفیف حدود 10 درصدی میدن . چراغانی اینجا تقریبا فقط با لامپ های زرد کوچک هست و از اون شلنگ های رنگی که ما توی تهران دیگه شورش رو درآوردیم تقریبا خبری نیست. با شروع تعطیلی مراکز آموزشی، شهر میشه مثل هفته آخر اسفند که همه درحال خرید هستند. همونطور که گفتم ادارات تعطیلی خاصی ندارند ، البته خیلی از خانواده ها با توجه به تعطیلی بچه ها در همین مدت از مرخصی هاشون استفاده میکنند. در همین مدت با اینکه هنوز نوئل نشده همه به هم نوئل مبارک و سال نو مبارک میگن! بازار خرید کادو هم داغ داغ هست، یکی از چیزایی که در این مدت فروشش به طرز قابل توجهی بالا میره مشروبات الکلی هست!

بالاخره شب نوئل میاد، من متوجه مراسم خاصی نشدم ! ولی ظاهرا به این صورت هست که شب رو با دوستان بیرون میرن و میخورن و مینوشن و وراجی میکنن! پرواضح هست که در این مدت تلوزیون دیگه هرچی داره رو میکنه.

5 روز بین دو عید هم به همین روش طی میشه و بالاخره شب سال نو از راه میرسه ، اینها سال تحویلشون همیشه نصفه شب هست یعنی اولین لحظه روز اول ژانویه ، در این شب معمولا شهرداری مراسم داره ، شهرداری رن از ساعت 8 در میدان شهرداری مراسم داشت که آخرین قسمتش آتش بازی لحظه تحویل سال بود . بعد برای هزارمین بار به هم سال نو مبارک میگن و آخرین شامپاین هاشون رو باز میکنن، بعد کم کم جمع میکنن و میرن خونه ، البته اینکار ممکنه 2 ساعت طول بکشه !

دو کار هست که اینا میکنن و ظاهرا فکر میکنن خیلی بامزه هست! یکی اینکه مردا لباس زنونه میپوشن ، یکی هم اینکه لباس حضرت آدم رو موقع خروج از بهشت میپوشن!!! این دومی رو ما فقط توی تلوزیون دیدیم ، تلوزیون هم اوج سانسورش شطرنجی کردن موضع حساس هست. ولی اولی رو گه گاه میشه دید، اون شب چندتاش رو دیدیم ، نمونه اش عکس بالا هست.

براورد من از جمعیتی که اون شب در میدان شهرداری جمع شده بودند حداقل 10 هزار نفر هست. و تنها نیروی پلیسی که دیدم یک ماشین ون با حدود 5 مامور و یکی دوتا ماشین گشت بود ، با اینکه اون شب خیلی ها تا خرخره خورده بودن حتی یک مورد درگیری یا موردی ندیدم که نیاز به دخالت پلیس باشه!

روز اول ژانویه رو هم معمولا میخوابند و آماده میشن که برگردن سر کار و زندگیشون. درواقع اگه بخوایم تشبیه کنیم نوئل مثل نوروز و اول ژانویه مثل سیزده به در میمونه.

تقریبا 10 روز بعد تزئینات جمع میشه و فروشگاه ها حراجهای بزرگشون رو شروع میکنند. در این حراج غالب البسه و بعضی لوازم تخفیف 50 درصد میگیرن و حمله دوم مردم به فروشگاه ها آغاز میشه، خیلی ها خرید عمده لباس های سالشون رو در این مدت انجام میدن، البته باید عجله کنن چون سایزهای پرمشتری زود تموم میشه! لباس هایی که از این حراج جون سالم در ببرن تخفیف 70 درصد خواهند گرفت !!! منم فعلا منتظر اون مرحله هستم.

من الان پشت سد زبان گیر افتادم و چیزایی که تعریف میکنم اول مشاهدات خودم و بعد حرفهای ایرانی های دیگه ای هست که اینجا هستن. باید ببینیم سالهای دیگه چقدر حرفهای امسالم رو تائید میکنم!
زیاده عرضی نیست
۱۳۸۴ دی ۲۱, چهارشنبه



سلام

اون پست اول رو انقدر نوشتم و پاک کردم که اونجوری شد.
اول درمورد اسم وبلاگ بگم که «گل» نژاد مردم فرانسه هست ، چیزی مثل «آریا» در ایران.

فعلا که تازه اول ترم هست ، یه تعطیلی یه هفته ای توی اسفند داریم که فکر میکنم ارزش اومدن نداره ، انشاالله خرداد ماه میام ، اگه زودتر بیرونمون نکنن. اینجا که وقت خیلی سریع میگذره ، تکون میخوریم میبینیم آخر هفته شده . سعی میکنم پست بعدی رو به تعطیلات اختصاص بدم .

اون عکس بالا «سردر» یکی از کاخهای سلطنتی لوئی نمیدونم چندم توی نرماندی هست.

:)))
۱۳۸۴ دی ۱۶, جمعه


سلام به همه دوستان

اول باید از همه کسانی که در این مدت با ایمیل باهام در تماس بودن تشکر کنم.0
الان چیزی حدود 100 روز هست که اومدم فرانسه و در شهر :«رن» ساکن هستم. رن یه شهر متوسط فرانسه در 300 کیلومتری غرب پاریس هست که با حومه اش حدود 400 هزار نفر جمعیت داره ، که اگه بخوام به شهری توی ایران تشبیه کنم شاید شبیه زنجان یا سمنان یا ارومیه باشه ، اینو گفتم که نسبت شهر رو به پاریس بدونین. رن مرکز استان «بروتون» هست که بزرگترین استان فرانسه هست ولی رن یه شهر درجه 2 محسوب میشه، اینم بگم که بروتین برای خودش زبان محلی خاصی داره و مردمش کمی تمایلات استقلال طلبانه دارن و بعضا خودشونو فرانسوی نمیدونن بلکه «بروتون» میدونن.0
شهر 2 تا دانشگاه بزرگ داره که هرکدوم شاید به بزرگی دانشگاه شهید بهشتی تهران باشن، یکی مختص علوم انسانی هست و اونیکی علوم پایه و فنی. در مورد دانشگاه بعدا مفصل مینویسم.0
جدیدترین مترو فرانسه در رن احداث شده ،که واقعا جالب هست ، درمورد مترو و سیستم حمل و نقل شهر هم بعدا مینویسم .0
فکر کنم واسه پست اول کافی هست ، هر سوالی داشتین بپرسین ، سعی میکنم همینجا جواب بدم که بدرد بقیه هم بخوره ، به همین خیال باشم ؟ خیله خوب
:)))))